این مستند پنج قسمتی جذاب به منشا و وضعیت فعلی جنایت سازمانیافته در سیسیل، روسیه، کلمبیا، هند و چین میپردازد. جرایم سازمان یافته در این محل ها به طور کامل بررسی شده و به زیبایی کنار هم قرار گرفته است و به وضوح ریشه های پیچیده جامعه شناختی را که باعث پیدایش کارتل های امروزی شده است، روشن می کند. موضوعات جذابی مانند خالکوبی های زندان روسی و فرقه اراذل هندی باستانی در طول سفرمان به اعمال کارتل ها مورد بحث قرار می گیرند. اگرچه تهیهکنندگان از اشاره به گامهای نادرست دولتی که به طور ناخواسته به افزایش جرایم سازمانیافته کمک کردهاند ابایی ندارند، اما این مستند قاطعانه در کنار نظم و قانون قرار میگیرد و مراقب است بیرحمی و خشونت بازار سیاه را نشان دهد. این مستند بسیار آموزنده است، هرگز کسل کننده یا خشک نمی شود – در واقع، وقتی شروع به تماشای آن می کنید، توقف آن تقریبا غیرممکن است. بهتر است یادی کنیم از مجری معروف شبکه History مرحوم آقای Roger Mudd که بسیار زیبا در ابتدا و انتهای هر قسمت تحلیل مقدمه و نتیجه گیری را از جزئیات ارائه شده در مستند را ارایه می کند.
قسمت 1: کلمبیا
“من فکر می کنم افراد بسیار کمی در تاریخ جهان وجود دارند که بتوانند کاری را که پابلو اسکوبار در مورد ارعاب یک کشور انجام داد، یعنی اساساً کنترل یک کشور، انجام دهند.” – Joe Toft، DEA، ret.
این کمتر مروری بر جرایم سازمانیافته در کلمبیا است، و بیشتر ظهور و سقوط یک مرد است: پادشاه مواد مخدر پابلو اسکوبار. عملیات او میتواند بهعنوان نوعی مدل شیطانی مدرسه B از ادغام عمودی، از مزارع تولید گیاهان کوکا تا شکاف برای فروش در گوشه خیابان محلی شما باشد. (بسته به محله شما، فکر می کنم.) اسکوبار خود را به نوعی رابین هود تصور می کرد و حتی خود را به عضویت کنگره کلمبیا انتخاب کرد، اما کار او یک کار شرورانه بود – او به طور معمول خبرنگارانی را که مطالبی بر علیه او می نوشتند می کشت. کارتل مدلین در دهه 1970 تشکیل شد و 80 درصد کوکائین جهان را تامین کرد. خیلی زود، به طور طبیعی، روزانه ده قتل در شهر رخ می داد. اسکوبار به سبک بوچ و دیوانه واری در یک تیراندازی با مقامات جان باخت و در این قسمتحتی به حوادث پس از مرگ او و تاثیرش در جنایات سازمانیافته کلمبیایی اشاره میکند.
قسمت 2: روسیه
“ما مرز نداریم. این راهی است که من کار را درک می کنم.” – لودویگ فینبرگ، مافیوز روسی
تعداد انگشت شماری از نامها برای جنایات سازمانیافته روسیه (مثلاً مافیای سرخ) ذکر شده است، اما مورد علاقهام بدون شک Redfellas است. و همانطور که ممکن است تصور کنید آنها یک دسته جذاب هستند – یکی از ماموران FBI می گوید که “مافیای روسیه ترسناک ترین، خائن ترین و خشن ترین گروه های جنایت سازمان یافته است.” به عبارت دیگر، این پسرها می دانند چگونه سرگرم شوند.
ریشههای جنایت سازمانیافته روسیه به دوران حکومت تزار و تا امروز برمیگردد – یعنی قبل از به قدرت رسیدن کمونیستها در آنجا بودند و مدتها پس از پایان حزب زنده میمانند. آنها حتی میتوانستند بهترینهای لنین را در مواقعی به دست بیاورند – او پس از به دست گرفتن قدرت توسط تعدادی از بزرگراهها سرقت شد – اما استالین هیچیک از اینها را نداشت. همانطور که با بسیاری دیگر انجام داد، استالین تا آنجا که می توانست مافیوسی را جمع آوری کرد و به گولاگ فرستاد. برخی از آنها حتی در طول جنگ جهانی دوم به خدمت در ارتش استالین دچار شدند و فکر می کردند که این ممکن است راهی برای آزادی باشد. اما بلافاصله به زندان رفتند، جایی که به آنها لقب ” عوضی ها” داده شد.
در این قسمت به انواع جرایم مافیای روسی به خصوص مافیای اسلحه اشاره می شود تا حدی که صراحتا گفته می شود که بسیاری از سلاح های به جا مانده از ارتش شوروی و پس از فروپاشیدن بلوک شرق توسط مافیای سلاح به حراج و فروختن در بازار سیاه کشیده می شود تا آنجا که حتی زیردریایی ها و سلاح های هسته ای با ابعاد کم هم برای فروش داشته اند.
قسمت 3: ایتالیا سیسیل
«مافیا هدفی جز غنیسازی و به دست آوردن قدرت ندارد.» – ریچارد مارتین، دستیار سابق دادستان ایالات متحده
برای هیچ یک از طرفداران فیلم گانگستری که به خود احترام می گذارند، شوکه کننده نیست که یکی از قسمت های این مجموعه مستند درباره سیسیل است، در مورد دنیای قدیمی که در آن “خون و شرافت معنی همه چیز را داشت.” داستان با ترور اوباش دو دادستان در سال 1992 آغاز می شود – ابتدا جووانی فالکونه، سپس جانشین و دوست دوران کودکی او، پائولو بورسالینو – که موقعیت قهرمانان مردمی به دلیل جرأت گرفتن در مقابل کوزا نوسترا منجر به شهادت آنها شد. (الکساندر استیل کتابی را بان نام جسدهای بی نظیر در این مورد نوشته که بعدها به فیلمی تبدیل شد و آن فیلم هم اکنون هم در سایت راز فیلم با کلیک بر روی اینجا قابل مشاهده است.)
در این قسمت از مستند مجموعه ای از حقایق جالب پیرامون جرایم سازمان یافته در ایتالیا وجود دارد – برای مثال، در یک مقطع زمانی میزان جرم و جنایت در سیسیل ده برابر بیشتر از بقیه ایتالیا بود. این روایت به بازگویی کلی منشأ جنایات سازمانیافته سیسیلی می پردازد.
ارتش ایالات متحده بسیار بد عمل می کند – موسولینی و اوباش مخالفان شدیدی بودند، و پس از جنگ جهانی دوم، متفقین، در جستجوی ضد فاشیست ها، مافیوسی های معروف را با کمال میل به پست های دولتی منصوب کردند. البته همه چیز در محاکمه دسته جمعی حدود 450 متهم مافیا در دهه 1990 خنثی شد – اتاق دادگاه که مخصوص ساخته شده بود از پشت توسط ده ها سلول زندان محصور شده بود که هر یک از آنها پر از ده ها اوباش بودند که به سمت دادگاه می رفتند. آنها را مانند دسته حیوانات هار پست میله ها در دادگاه کردند و …
قسمت 4: چین
گانگسترها پلیس را نخریدند، آنها پلیس بودند. -فردریک ویکمن، مورخ
هزاران سال تاریخ چین باید مملو از داستان های جنایت سازمان یافته باشد، اما این قسمت تقریباً بیشتر درباره مهاجرت است تا جنایت. چینی های مستأصل و فقیر توسط قاچاقچیان غیرقانونی بیگانه که به سر مار معروفند در جعبه های حمل و نقل انبار می شوند. یک شغل کم دستمزد در ایالات متحده می تواند کل یک روستای چینی را پشتیبانی کند: “حتی بدترین شرایط اینجا بهتر از بهترین شرایط آنجاست.” این داستانها دلخراش هستند، اما با توجه به رسالت این مجموعه مستند، این واقعیت که روسای جرایم سازمانیافته در دست نیستند، کمی ناامیدکننده است.
مانند قسمت روسی، بخشی از این قسمت هم در ایالات متحده اتفاق میافتد – بهویژه در محله چینیهای نیویورک، با حضور نیکی لویی، یک اوباش چینی بهویژه سختگیر که به الگوی یک نسل تبدیل شد، به نوعی یک جان گوتی آسیایی.
قسمت 5: هند
“جنایت در سراسر کشور کاملاً نهادینه شده است، به ویژه در بمبئی، جایی که تشخیص اینکه چه کسی جنایتکار است، چه کسی پلیس است، و چه کسی واقعاً سیاستمدار است، بسیار بسیار سخت است.”
بالیوود – بیشترین توجه در اینجا به پیوندهای بین جنایات سازمان یافته و صنعت فیلم هند است. امتناع دولت سوسیالیست هند از اعطای “وضعیت رسمی صنعت” به تجارت فیلم به این معنی بود که تهیه کنندگان و استودیوها نمی توانستند خطوط اعتباری یا تامین مالی از بانک ها دریافت کنند. بنابراین در عوض آنها به سرباندها روی آوردند، آنها پیشنهادی به آنها دادند که نمی توانستند رد کنند. به نظر می رسد اخاذی از ستاره ها و تهیه کنندگان امری بدیهی است – مصاحبه ای با راکش روشن، تهیه کننده و کارگردانی که پسرش مرد اصلی اوست، وجود دارد. او توسط افراد مسلح آماتور مورد حمله قرار گرفت و خواستار بخشی از این عمل شد. گستاخی چیزی است – آیا می توانید تصور کنید تونی سوپرانو یا سرسپردگانش به راسل کرو شلیک کنند؟
قاتلان تا قرن چهاردهم در مناطق وحشی هند پرسه میزدند و قتلهای باستانی آنها دوباره اجرا میشود – خفه کردن روش انتخابی آنها بود. زمان زیادی برای سِر ویلیام سلیمن، انگلیسی قرن نوزدهمی، صرف میشود، که به عنوان بخشی از تمرین امپراتوری، شروع به ریشهکن کردن اراذل و اوباشی کرد که در بیابان پرسه میزنند – بسته به دیدگاه فرد، سلیمن یا در حال تمیز کردن یک تجارت نامرتب بود. یا استفاده از ردای قانون برای خلاص شدن از شر اوباشی که خود را برای دولت مشکل ساز می کردند.
لینک کوتاه این صفحه: https://razfilm.ir/tgsy
دیدگاهی ثبت نشده!!!